×
×

پایان حضور بنیان‌گذار در «کمدا»؛ ثنا خالصی از کمدا جدا شد

  • کد نوشته: 9154
  • ۲۷ اسفند ۱۴۰۳
  • 0
  • ثنا خالصی، بنیان‌گذار و مدیرعامل پلتفرم کمدا، در یادداشتی در صفحه لینکدین خود، اعلام کرد که از سمت مدیرعاملی این استارتاپ کناره‌گیری کرده است. کمدا به‌عنوان یک پلتفرم اجتماعی برای اشتراک‌گذاری آیتم‌های اضافی، با تمرکز ویژه بر زنان، در تابستان ۱۳۹۵ راه‌اندازی شد. خالصی در این یادداشت به چالش‌های شکل‌گیری و توسعه کمدا اشاره کرده […]

    پایان حضور بنیان‌گذار در «کمدا»؛ ثنا خالصی از کمدا جدا شد

    ثنا خالصی، بنیان‌گذار و مدیرعامل پلتفرم کمدا، در یادداشتی در صفحه لینکدین خود، اعلام کرد که از سمت مدیرعاملی این استارتاپ کناره‌گیری کرده است.

    کمدا به‌عنوان یک پلتفرم اجتماعی برای اشتراک‌گذاری آیتم‌های اضافی، با تمرکز ویژه بر زنان، در تابستان ۱۳۹۵ راه‌اندازی شد. خالصی در این یادداشت به چالش‌های شکل‌گیری و توسعه کمدا اشاره کرده اما درباره جزئیات مربوط به واگذاری یا عدم واگذاری سهام خود توضیحی ارائه نکرده است.

    سرمایه‌گذاری در کمدا پیش‌تر در سال ۱۳۹۹ با ورود گروه دیجی‌کالا به این استارتاپ، تغییراتی را در ساختار مالکیت آن رقم زد. هم‌زمان با این سرمایه‌گذاری، اسمارت‌آپ به‌عنوان یکی از سرمایه‌گذاران اولیه این پلتفرم، از کمدا خارج شد و این استارتاپ به جمع کسب‌وکارهای دیجی‌کالا پیوست.

    وی در لینکدین خود نوشت:

    قصه که تمام نمی‌شود. فقط از فصلی به فصل دیگر، ورق می‌خورد. به قول جورج کارلین: «این نگاه آمریکایی است که همه چیز باید همیشه در حال صعود باشد.»

    همین پاییز گذشته، عکس‌هایی را کادربندی می‌کردم که متوجه شدم چطور ناخودآگاه سمتِ راستِ کوه‌ها را در صعود قطع می‌کنم—درست مثل نمودارهای رشد کسب‌وکار! انگار که نباید هیچ زمانی برای عقب‌نشینی قبل از جهش دیگری وجود داشته باشد. هیچ زمانی برای بالغ شدن نداریم. هیچ فرصتی برای توقف و یادگیری از اشتباهات نیست. طرز فکری که در تضاد با طبیعت است. طبیعت، خطی رو به بالا یا به پایین نیست! پویاست اما عجله نمی‌کند. طبیعت چرخه‌ دارد و ما هم گاهی فراموش می‌کنیم که اکستنشن (بخوانید: امتداد) طبیعت هستیم.

    کمدا برای من فقط یک استارتاپ نبود؛ سرزمین رویایی بود، زمین‌بازی اختصاصیِ ما که جنس دوم خطاب می‌شدیم، برای شنیدن و دیده شدن. یک دهه در کنار افراد جسوری بودم که از کمدا چیزی فراتر از یک پلتفرم ساختند—یک جامعه، یک جریان خلاق، راهی برای تعریف دوباره‌ی اقتصاد زنان و نگاهی آینده‌نگر و چرخشی به محیط‌زیستی که این روزها بیش از هر زمانی پژمرده است.

    حالا زمان فصل تازه‌ای است. مانند درختی هستم لخت و بی‌برگ که با اطمینان در انتظار بهار است و در آمدن تابستان شک نمی‌کند. در لحظه‌ای که هوش مصنوعی همه چیز را متحول کرده، نگاه من – بدون ترس- به تکنولوژی است برای ساختن ارتباط‌هایی واقعی‌تر.
    Human to Human Or Human to Humanoid?

    بستری که در آن، اعتماد شعار نیست. راهی که حضور آنلاین و آفلاین ما را معنادارتر کند. آینده‌ای که در آن، خلق ارزشِ پایدار مهم‌تر از سود و سودایِ لحظه‌ای است.

    حرف‌های زیادی درباره‌ی تجربه‌ها و لحظه‌هایی که در این سال‌ها گذشت، باقی مانده؛ خراشیدگی‌هایی هم بر تنه‌ی من جا مانده. اما حالا وقت باهارنارنج شیراز است و من دوست دارم باز(ی) شروع کنم.

    اگر به فکر شکل دادن آینده‌ای هستی که تکنولوژی ابعاد انسانی ما را عمیق‌تر کند، همین حالا به نقطه‌ی اول دعوت‌نامه‌ام رسیده‌ای:

    سلام

    برچسب ها

    نوشته های مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *