ساغر رفیعی، مدیر مارکتینگ و فروش متریکس در گفتوگو با رسانه ایرانیان استارتاپ بیان کرد:در فضای اکوسیستم استارتاپی، فشار برای اثبات خود جنسیت نمیشناسد
در فضایی که هنوز هم گاهوبیگاه نگاههای جنسیتی در جلسات رسمی و تصمیمگیریها سایه میاندازد، ساغر رفیعی، مدیر مارکتینگ و فروش متریکس، ترجیح داده مسیر حرفهایاش را با تمرکز بر مهارت، عملکرد و حضور مؤثر تعریف کند.
او در گفتوگو با رسانه ایرانیان استارتاپ از تجربه زیستن و رشد کردن در اکوسیستم پرشتاب استارتاپی ایران میگوید؛ جایی که به گفته خودش «فشار برای اثبات خود، جنسیت نمیشناسد» و آنچه در نهایت اعتبار میآورد، «کار واقعی، تصمیم درست و پشتکار مداوم» است. متن کامل گپوگفت ما را با ساغر رفیعی در ادامه میخوانید.
بهعنوان یک زن کارآفرین/مدیر، مهمترین چالشی که در مسیر حرفهای خود تجربه کردید چه بود؟
مهمترین چالش من به عنوان یک زن مدیر در اکوسیستم استارتاپی، حفظ تعادل بین مسئولیتهای حرفهای و شخصی بود. فضای استارتاپها معمولاً پرشتاب و پرچالش است و نیاز به تعهد بالا و ساعات کاری طولانی دارد. این مسئله برای زنان، بهویژه آنهایی که نقشهای خانوادگی هم دارند، پیچیدگیهای خاص خودش را به همراه میآورد. با این حال، همین چالشها برای من تبدیل به انگیزهای شد تا بیشتر رشد کنم و یاد بگیرم.
واقعیت این است که داشتن یک تیم حمایتی و حضور در محیطی امن، که فرصت تجربه کردن و یاد گرفتن را مهیا میکند، نقش بسیار مهمی در موفقیت من داشت. این عوامل باعث شدند بتوانم چالشها را در محیط کاری پشت سر بگذارم و بهتدریج تعادل بین مسئولیتهای حرفهای و شخصی را پیدا کنم.
فضای استارتاپی ایران را برای یک زن چطور توصیف میکنید؟ فرصتساز، محدودکننده یا چیزی بین این دو؟
فضای استارتاپی ایران برای زنان، ترکیبی از فرصتها و محدودیتهاست. از یک طرف، استارتاپها معمولاً محیطهایی جوان، پویا و انعطافپذیر دارند که بستر مناسبی برای ابراز توانمندیها و پیشرفت زنان فراهم میکنند. این فضاها میتوانند فرصتهای تازهای برای رشد و تجربههای جدید به زنان بدهند.
اما در کنار این فرصتها، نگاههای سنتی و ساختارهای جنسیتی که در جامعه و حتی گاهی در خود اکوسیستم استارتاپی وجود دارد، محدودیتهایی را به وجود میآورد که باید با آگاهی و مدیریت درست با آنها مواجه شد. به همین دلیل، میتوان گفت اکوسیستم استارتاپی ایران پتانسیل بالایی برای رشد زنان دارد، اما این پتانسیل نیازمند تلاش مستمر برای تغییر نگرشها و فراهم کردن حمایتهای ساختاری است.
واقعیت این است که با وجود این محدودیتها، بعضی محیطهای کاری استارتاپی، به دلیل فرهنگ مدرنتر و حمایتیترشان نسبت به محیطهای کاری سنتی، نقش مهمی در شکوفا شدن استعدادهای زنان ایفا کردهاند. وقتی زنان در فضایی فعالیت میکنند که به رشد آنها باور دارد و امکان نوآوری و ریسکپذیری را فراهم میکند، شانسهای زیادی برای پیشرفت و اثرگذاری پیدا میکنند.
در موفقیت یک زن کارآفرین/مدیر ، بیشتر به مهارتها تکیه کردهاید یا شبکه ارتباطی؟
موفقیت در اکوسیستم استارتاپی حاصل ترکیبی از مهارتهای فنی، مهارتهای مدیریتی و داشتن یک شبکه ارتباطی قوی است. به نظر من، مهارتها و دانش تخصصی پایه و اساس موفقیت محسوب میشوند و بدون تسلط کافی بر این مهارتها، حتی داشتن یک شبکه ارتباطی گسترده هم تأثیرگذاری لازم را نخواهد داشت.
در عین حال، شبکه ارتباطی یک ابزار بسیار مهم برای توسعه کسبوکار، دسترسی به منابع و فرصتهای جدید و ایجاد همافزایی با دیگران است. بنابراین من همیشه سعی کردهام تا هر دو جنبه را به صورت همزمان پرورش بدهم.
اگر قرار بود فقط یک سیاست حمایتی برای زنان کارآفرین وضع شود، چه چیزی را پیشنهاد میدادید؟
اگر بخواهم یک سیاست مشخص پیشنهاد کنم، تأکید اصلی را روی ایجاد فرصتهای آموزش تخصصی و مهارتی در محیطهایی با فرهنگ کاری حمایتی و امن میگذارم. چنین حمایتی به زنان کمک میکند تا علاوه بر کسب دانش و مهارتهای لازم برای رقابت در بازار کار، اعتماد به نفس بیشتری نیز پیدا کنند.
مهم است که آموزشهای ارائهشده با فضای واقعی استارتاپها و چالشهای روزمره آنها منطبق باشد، چون این نوع آموزشها بیشترین تاثیر را دارند. علاوه بر این، این محیطهای حمایتی باید فرصت شبکهسازی و همکاری میان زنان را هم مهیا کنند تا آنها بتوانند از تجربیات یکدیگر بهره ببرند و همدیگر را حمایت کنند.
اگر امروز بهعنوان یک تصمیمساز دولتی اختیار کامل داشتید، اولین تصمیمی که برای زنان اکوسیستم میگرفتید چه بود؟
اولین تصمیم من ایجاد بسترهای قانونی و اجرایی برای تسهیل دسترسی زنان به سرمایهگذاری و منابع مالی است. یکی از مهمترین موانع زنان در استارتاپها، کمبود دسترسی به سرمایه و فرصتهای مالی است که باعث میشود پتانسیلهای آنها به خوبی شکوفا نشود. حمایتهای مالی و تسهیلات اختصاصی برای زنان کارآفرین میتواند تاثیر زیادی بر رشد و توسعه اکوسیستم داشته باشد.
همچنین، ایجاد مراکز آموزشی و فضای شبکهسازی مخصوص زنان که در آن بتوانند مهارتهای لازم را یاد بگیرند و با هم ارتباط برقرار کنند، اهمیت زیادی دارد. ترکیب این دو، یعنی حمایت مالی و فضای رشد مهارتی و ارتباطی، کلید موفقیت زنان در اکوسیستم استارتاپی ایران است.
تجربه شما از نگاههای جنسیتی در تیم، جلسات یا اکوسیستم چطور بوده؟ آیا نگاهها تغییر کردهاند یا هنوز پابرجا هستند؟
نگاههای جنسیتی هنوز در بعضی موارد وجود دارد، اما در سالهای اخیر تغییرات مثبتی دیدهام. حضور بیشتر زنان در اکوسیستم و نمایش موفقیتهای آنها باعث شده نگاهها به تخصص و توانمندی افراد نزدیکتر شود، هرچند برخی کلیشهها همچنان باقی ماندهاند. ادامه این روند مثبت نیازمند آموزش، آگاهیسازی و حمایتهای ساختاری است تا به مرور نگاههای جنسیتی کمرنگتر شود.
تا حالا پیش آمده صرفاً بهدلیل زن بودن، از سوی همکاران یا حتی زیردستان (خانم و آقا) جدی گرفته نشوید؟ آن لحظه چه حسی داشتید؟
واقعیت این است که در فضای کاری استارتاپی ایران، مثل بسیاری از حوزههای دیگر، گاهی به دلایل مختلف مثل عادتها یا کلیشهها، ممکن است با واکنشهای متفاوت روبهرو شویم. من همیشه تلاش کردم این مسائل را شخصی نکنم و تمرکزم را روی ایجاد اعتماد و ارتباط مثبت با تیم بگذارم. وقتی محیط کار حمایتگر و دوستانه باشد، این رفتارها بهمرور کمتر میشود.
در چنین موقعیتهایی، احساس من بیشتر تبدیل به انگیزه برای اثبات تواناییها و ساختن فضای بهتر شده تا ناامیدی. تجربه نشان داده با کار درست و پایدار، میتوان احترام و جایگاه واقعی را به دست آورد.
آیا تا به حال احساس کردهاید که برای اثبات صلاحیت خود، بیشتر از یک همتای مرد باید تلاش کنید؟
گاهی این حس وجود دارد، اما واقعیت این است که در فضای کاری، عملکرد و نتایج تعیینکننده هستند. من همیشه سعی کردهام با تمرکز روی کیفیت کار و تصمیمگیری درست، نشان بدهم که توانایی لازم را دارم و همیشه به خودم یادآوری کردهام که ارزش واقعی در حرفهای بودن است، نه جنسیت.
در بسیاری از استارتاپها، فشار برای اثبات خود وجود دارد و این موضوع فقط به یک جنسیت محدود نمیشود. البته در بعضی موارد ممکن است به دلیل نگاههای پیشفرض، نیاز به تلاش بیشتری باشد تا ذهنیتها تغییر کند. با این حال، تجربه من نشان داده وقتی روی کیفیت کار، دانش تخصصی و تصمیمگیری درست تمرکز کنید، به مرور جایگاهتان تثبیت میشود. این مسئله هم به توانایی فرد و هم به فرهنگ سازمان بستگی دارد.
تا به حال تجربهای داشتید که در جلسات رسمی یا هیئتمدیره، نظراتتان نادیده گرفته شود یا تأثیرگذاریتان کمتر از واقع نشان داده شود؟
در جلسات رسمی، گاهی ممکن است به دلایل مختلف، نظرات افراد نادیده گرفته شود یا کمتر به آنها توجه شود. این موضوع فقط به جنسیت مربوط نیست و به عواملی مثل سبک ارتباطی، توانایی در بیان مؤثر یا جایگاه سازمانی هم بستگی دارد. من همیشه تلاش کردهام با آمادگی کامل، ارائه منطقی و دادههای دقیق، حضوری مؤثر داشته باشم تا صدایم شنیده شود. همچنین ایجاد فضایی برای طرح سؤال و تبادل نظر باعث میشود تاثیرگذاری بیشتر شود.
آیا پیش آمده که موفقیتها یا دستاوردهایتان را به فاکتورهایی غیر از توانمندی نسبت دهند؟ مثلاً روابط، ظاهر یا شانس؟
اینگونه برداشتها متاسفانه ممکن است در هر محیطی وجود داشته باشد. اما من معتقدم بهترین پاسخ به چنین نگرشهایی، تمرکز بر کار و ارائه نتایج ملموس و مداوم است. در اکوسیستم استارتاپی که سرعت و نوآوری اهمیت زیادی دارد، موفقیت واقعی از دل عملکرد حرفهای و قابل اثبات به دست میآید؛ چیزی که با گذشت زمان کاملاً خودش را نشان میدهد.
در ساختار درونتیمی، واکنش نیروهای مرد زیردست شما چطور بوده؟ آیا همیشه با اقتدار شما کنار آمدهاند؟
برای من، مدیریت یعنی ایجاد محیطی که در آن همه اعضای تیم احساس احترام، انگیزه و مسئولیتپذیری داشته باشند. در تیمهایی که مدیریتشان را بر عهده داشتهام، جنسیت موضوع اصلی نبوده و تمرکز بیشتر روی همکاری و اعتماد متقابل بوده است. البته همیشه لازم است که مدیر با اقتدار و در عین حال با انعطافپذیری عمل کند تا تیم بتواند بهترین عملکرد را داشته باشد. تجربه من نشان داده وقتی چارچوب مشخص و فضایی باز برای گفتگو وجود داشته باشد، همکاری مؤثرتری شکل میگیرد.
آیا زمانی بوده که بهخاطر زن بودن، از فرصت خاصی کنار گذاشته شوید یا به فرد دیگری ترجیح داده شود؟
ممکن است هر کسی در مسیر کاریاش برخی فرصتها را از دست بدهد، اما من همیشه سعی کردهام به این موضوع به چشم مانع نگاه نکنم، بلکه به دنبال ساختن فرصتهای جدید باشم. در اکوسیستم استارتاپی، انعطافپذیری و خلاقیت دو عامل کلیدی موفقیت هستند و همیشه راهی برای پیشرفت وجود دارد. باور دارم با پشتکار و تمرکز بر توسعه مهارتها میتوان فرصتهای بیشتری خلق کرد.
تا به حال فقط به خاطر زنبودن در جلسهای جدی گرفته نشدهاید؟ چه واکنشی داشتید؟
بله، در ابتدای مسیر چنین شرایطی برایم پیش آمده بود، اما سعی کردم با حفظ آرامش و نشان دادن تسلط کامل بر موضوع، فضای جلسه را حرفهایتر کنم. باور دارم هرچه بیشتر بر مسائل کاری و تصمیمگیری منطقی تمرکز کنیم، احترام و جدیت بیشتری جلب میشود. این تجربهها به من یاد داد که همیشه آماده، باانگیزه و مصمم باشم.
برخورد رسانهها با شما بهعنوان یک مدیر زن چطور بوده؟ آیا نگاه کلیشهای یا نمادین به شما داشتند؟
رسانهها گاهی نگاهی کلیشهای دارند و تمایل دارند تصویری زنانه ارائه دهند که ممکن است برخی جنبههای حرفهای موضوع را کمرنگ جلوه دهد. من ترجیح میدهم گفتگوها و مصاحبهها بیشتر بر دستاوردها، چالشهای واقعی و راهکارهای مؤثر تمرکز داشته باشند. باور دارم با ادامه این روند و حضور فعالتر زنان در استارتاپها، نگاه رسانهها هم بهمرور واقعیتر و حرفهایتر خواهد شد.
دیدگاهتان را بنویسید