×
×

فائزه سجادیان، مدیر سرمایه‌گذاری شرکت تکنوتجارت در گفت‌وگو با ایرانیان استارتاپ عنوان کرد:
اولویت سرمایه‌گذاران خطرپذیر، تیم‌های قوی و چابک‌ است

  • کد نوشته: 11521
  • ۲۳ تیر ۱۴۰۴
  • 0
  • فائزه سجادیان در گفت‌وگو با «ایرانیان استارتاپ» از روند سرمایه‌گذاری در فین‌تک‌ها، معیارهای انتخاب استارتاپ‌ها و نقش زنان در مدیریت و صنعت بانکی سخن گفت.
    اولویت سرمایه‌گذاران خطرپذیر، تیم‌های قوی و چابک‌ است

    صنعت مالی و بانکی امروز بیش از همیشه در مسیر تحول دیجیتال و نوآوری قرار دارد و استارتاپ‌های فین‌تک به عنوان نیروی محرکه این تغییرات، نقش کلیدی ایفا می‌کنند. با این حال، سرمایه‌گذاری در این حوزه به دلیل پیچیدگی‌های خاص خود، نیازمند تخصص، تجربه و درک عمیق از هم‌افزایی میان نیازهای بانکی و ظرفیت‌های فناوری است.

    در این چارچوب، گفت‌وگویی داشتیم با فائزه سجادیان، مدیر سرمایه‌گذاری شرکت تکنوتجارت، که در آن به روند انتخاب و حمایت از استارتاپ‌ها، سیاست‌های سرمایه‌گذاری و همچنین دیدگاه‌هایش درباره نقش زنان در مدیریت و صنعت بانکی پرداخته است. متن کامل این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.

    خانم سجادیان لطفاً خودتان را معرفی بفرمایید و درباره سوابق حرفه‌ای‌تان در حوزه مدیریت و نقش فعلی‌تان در تکنوتجارت توضیح دهید.

    من دانش‌آموخته اقتصاد صنعتی در مقطع کارشناسی از دانشگاه علامه طباطبایی هستم و در ادامه، اقتصاد انرژی را در مقطع ارشد خواندم. به‌واسطه مسیر شغلی‌ام، دکترای حرفه‌ای فناوری‌های مالی و بانکی را نیز از دانشگاه تهران گرفتم. از سال ۱۳۸۶ وارد بازار کار شدم و در این سال‌ها در مجموعه‌هایی مانند مرکز پژوهش‌های مجلس، وزارت صمت و صندوق نوآوری و شکوفایی فعالیت داشتم.

    از سال ۱۳۹۲، به‌عنوان اولین کارشناس سرمایه‌گذاری در صندوق نوآوری مشغول شدم و در حدود ۶ سالی که آنجا بودم، تخصص سرمایه‌گذاری جسورانه در من شکل گرفت. از سال ۱۳۹۸ به حوزه فین‌تک علاقه‌مند شدم و در ادامه، در تکنوتجارت واحد سرمایه‌گذاری را از پایه راه‌اندازی کردم و مدیریت آن را بر عهده گرفتم. بعد از آن به مدیریت ثروت ستارگان رفتم؛ جایی که تجربه هدایت و راهبری فین‌تک‌ها، تجربه خروج واگزیت از آنها و همچنین توسعه ارتباطات حرفه‌ای برایم رقم خورد.

    به موازات فعالیت حرفه ای به همراه همسرم دکترجهانی‌کیا تصمیم گرفتیم حاصل تجربه هایمان در این حوزه را مستند کنیم و نتیجه این تصمیم شد تدوین دو کتاب یکی در حوزه سرمایه‌گذاری خصوصی و دیگری در مورد دلایل موفقیت و شکست استارتاپ‌ها. در فروردین ۱۴۰۳ از مدیریت ثروت ستارگان جدا شدم تا تمرکزم را بیشتر بر فعالیت مشاوره بگذارم، اما خیلی زود با پیشنهاد علی اخوان، عضو هیئت‌مدیره وقت و مدیرعامل فعلی تکنوتجارت، دوباره به این مجموعه برگشتم و از خرداد همان سال به‌صورت تمام‌وقت مدیریت واحد سرمایه‌گذاری را بر عهده گرفتم.

    فرآیند ارزیابی و انتخاب استارتاپ‌ها در تکنوتجارت دقیقاً بر چه شاخص‌هایی استوار است؟ آیا اولویت با نیاز بانک است یا با پتانسیل بازار و خلق ارزش بلندمدت؟

    تکنوتجارت به‌عنوان بازوی سرمایه‌گذاری بانک تجارت (CVC)، تنها روی استارتاپ‌هایی سرمایه‌گذاری می‌کند که علاوه‌بر فین‌تک بودن، بتوانند برای اکوسیستم بزرگ بانک تجارت ارزش افزوده ایجاد کنند. در واقع، این موضوع اولین و مهم‌ترین شاخصی است که در فرآیند ارزیابی بررسی می‌شود.

    اگر یک طرح در این مرحله موفق ظاهر شود و تأیید اولیه را از کمیته نوآوری بانک تجارت بگیرد، وارد مراحل بعدی می‌شود. در این مرحله، فرآیند دودیلیجنس یا ارزیابی موشکافانه آغاز می‌شود که شامل بررسی تیم بنیانگذار، اعتبارسنجی شرکت و محصولات، تحلیل بازار و رقبا، ارزیابی مالی و ارزش‌گذاری است. همچنین محاسباتی درباره منافع بلندمدت بانک تجارت از این مشارکت به‌صورت تقریبی انجام می‌گیرد.

    در نهایت، اگر همه چیز طبق انتظار پیش برود، طرح وارد مسیر تصویب سرمایه‌گذاری می‌شود. البته این مسیر در حال حاضر فرایندی چندمرحله‌ای و نسبتا زمان‌بر است، اما تلاش‌هایی برای بهبود و تسهیل آن در جریان است.

    آیا پیش آمده که تصمیم به سرمایه‌گذاری، نه از تحلیل تیم شما، بلکه به واسطه فشار یا خواست مدیران ارشد بانک اتخاذ شود؟ در چنین مواردی مسئولیت‌پذیری چگونه تعریف می‌شود؟

    با توجه به مأموریت شرکت تکنوتجارت به‌عنوان بازوی نوآوری باز بانک تجارت، تصمیم‌گیری برای سرمایه‌گذاری یا سهامداری در یک استارتاپ، نتیجه‌ی همفکری و همکاری مشترک میان تکنوتجارت و بانک است. خوشبختانه، پیش از نهایی‌شدن هرگونه سرمایه‌گذاری، مسئولیت تصمیم گرفته‌شده کاملاً مشخص و شفاف است.

    زمانی که با یک استارتاپ غیرمتعارف از نگاه بانکی روبه‌رو می‌شوید اما با آینده‌ای روشن چگونه برای پذیرش آن در ساختار تکنوتجارت یا بانک استدلال می‌کنید؟

    به صورت کلی یکی از ماموریت‌های شرکت تکنوتجارت ایجاد زبان مشترک میان فینتک‌ها و بانک تجارت هست و با توجه به رویکرد جدید بانک، انجام این کار مثل گذشته سخت نیست اگرچه هنوز پیچیدگی هایی هم دارد اما تیم تکنوتجارت بسیار حرفه ای عمل می کند.

    به‌عنوان بازوی نوآوری بانک، آیا تکنوتجارت قرار است در آینده شبیه به یک VC حرفه‌ای عمل کند یا همچنان در چهارچوب مأموریت‌های بانکی باقی خواهد ماند؟

    تکنوتجارت در دو سال اول فعالیتش بیشتر به‌عنوان یک شرکت سرمایه‌گذاری جسورانه (VC) شناخته می‌شد؛ حتی یک مرکز نوآوری و استودیو نیز زیرمجموعه‌اش داشت و در مراحل پیش‌بذری و بذری روی استارتاپ‌ها سرمایه‌گذاری می‌کرد. اما اکنون مأموریت آن تغییر کرده و به یک سرمایه‌گذاری شرکتی (CVC) تبدیل شده است.

    امروز تمرکز تکنوتجارت بر ایجاد ارزش افزوده برای بانک تجارت است و تنها روی استارتاپ‌های بالغی سرمایه‌گذاری می‌کند که ظرفیت جذب منابع این بانک را داشته باشند.

    حضور شما به‌عنوان یک زن در جایگاه تصمیم‌گیری سرمایه‌گذاری در محیطی مردمحور و بانکی، چه چالش‌هایی داشته و چگونه بر سبک مدیریت شما تأثیر گذاشته است؟

    این نخستین‌بار است که در دوران مدیریتی‌ام به چنین پرسشی پاسخ می‌دهم. باید بگویم که سبک مدیریتی خاص خودم را دارم؛ فردی صبور و پیگیر و در عین حال قاطع هستم و تمام تلاشم را می‌کنم تا به منطقی‌ترین نتایج ممکن برسم. باور دارم که ماهیت انسان، صرف‌نظر از جنسیت، در برابر منطق، مقاومت چندانی ندارد.

    تنها زمانی یک پروژه را پایان‌یافته تلقی می‌کنم که خودم به رضایت قلبی از نتیجه‌ آن رسیده باشم و تا رسیدن به این نقطه، پیگیری و پشتکار زیادی به خرج می‌دهم. گمان می‌کنم همین ویژگی‌هاست که باعث شده بتوانم در محیط‌های عمدتا مردانه نیز با سهولت و اثربخشی فعالیت کنم.

    تا حالا پیش آمده صرفاً به‌دلیل زن بودن، از سوی همکاران یا حتی زیردستان (خانم و آقا) جدی گرفته نشوید؟ آن لحظه چه حسی داشتید؟

    ضرب‌المثل معروفی هست که می‌گه: «تا مرد سخن نگفته باشد، عیب و هنرش نهفته باشد» به‌نظرم همین یک جمله می‌تونه پاسخ مناسبی برای این سؤال باشد.
    با این حال، تجربه‌ای دارم که شاید برای مدیران خانم آینده مفید باشد؛ در سال‌های ابتدایی فعالیتم، حدود سال‌های ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۰، در وزارت صنعت، معدن و تجارت مشغول به کار بودم. مدیر مستقیمم خانمی بود بسیار باهوش، باتجربه و توانمند. رتبه یک دکترای اقتصاد از دانشگاه تهران بود، اما ظاهرش به یک دانش‌آموز بیشتر شباهت داشت تا یک مدیر ارشد.

    همین باعث می‌شد در برخوردهای اول چندان جدی گرفته نشود؛ ولی کیفیت کارش همیشه مثال‌زدنی بود. پشتکار و سماجتی که در کارهای طاقت‌فرسای دفتر وزیر از خودش نشان می‌داد، باعث شد خیلی سریع در آن محیط کاملا مردانه رشد کند. محیطی که در فضای فرهنگی آن سال‌ها، حتی تصور حضور یک مدیر زن هم برای خیلی‌ها دور از ذهن بود.
    رفتار حرفه‌ای و شخصیت او در همان سال‌ها تأثیر عمیقی روی من گذاشت و به من یاد داد در شرایط سخت دوام بیاورم و ادامه بدهم. واقعیت این است که در شروع هر موقعیت شغلی، ممکن است جدی گرفته نشدن چه از طرف همکاران و چه حتی از طرف زیردستان تجربه شود. اما چیزی که در نهایت تعیین‌کننده است، عملکرد و رویکرد خود فرد است.

    من همیشه تلاش می کنم دانش خودم را ارتقا دهم و از طریق آموزش آن را به دیگران نیز منتقل کنم. برایم اهمیت دارد که حس خودباوری را در تیم خودم تقویت کنم و به توسعه دانش و ارتباطات تیم در بانک و اکوسیستم نوآوری کمک کنم و نتیجه این رویکرد مدیریتی، ایجاد حس احترام و اعتماد متقابل است. اگرچه این رویکرد فرایندی زمان‌بر است و صبوری می‌طلبد اما زن و مرد نمی شناسد من شخصا مدیران زیادی را هم دیده‌ام که در موقعیت شغلی خود چندان موفق عمل نکرده‌اند چراکه به جای ایجاد حس خودباوری در افراد تیم به دنبال تزریق حس بزرگنمایی خود در خودشان رفته‌اند و نتیجه آن از دست دادن اعتماد دیگران شده است.

    آیا تا به حال احساس کرده‌اید که برای اثبات صلاحیت خود، بیشتر از یک همتای مرد باید تلاش کنید؟

    حقیقتا من آن‌قدر روی مسیر خودم متمرکز هستم و با اشتیاق پیش می‌روم که فرصت مقایسه تلاش خودم با دیگران را ندارم واقعیت این است که وقتی کاری را با دل و جان انجام بدهی، خود نتیجه بهترین روایت از تلاش تو خواهد بود.

    اگر قرار بود فقط یک سیاست حمایتی برای زنان کارآفرین وضع شود، چه چیزی را پیشنهاد می‌دادید؟

    تا جایی که اطلاع دارم تدوین و اجرای سیاست‌های حمایتی برای زنان کارآفرین در سایر کشورهای جهان هم از دغدغه‌های اصلی تشکل‌ها و انجمن‌های زنان کارآفرین هست و تلاش می‌کنند با توجه به مسئولیت‌های فرزندآوری برنامه‌های حمایتی را توسعه دهند.

    به عنوان مثال در اروپا زنان کارآفرین و شاغل این امکان را دارند که از طریق حمایت‌های مالی دولت هزینه‌های مادی و معنوی مسئولیت مادری را پوشش دهند، همچنین مهدکودک‌هایی چند منظوره وجود دارد که از آموزش و مراقبت تا درمان و تغذیه و تفریح کودکان را به صورت تمام وقت برعهده می‌گیرند تا مادران کارآفرین بتوانند فارغ از دغدغه‌ها و یا فشار کاری به موازات پذیرفتن نقش مادری، به فعالیت‌های کارآفرینی خود نیز ادامه دهند.

    در حال حاضر، تکنوتجارت تمرکز بیشتری بر سرمایه‌گذاری در کدام حوزه‌های فناوری دارد؟

    بدیهی است که فناوری‌های مالی و بانکی در اولویت قرار دارند، چرا که کسب‌وکارهایی مورد توجه‌اند که بتوانند ارزش بیشتری برای بانک تجارت خلق کنند.

    سابقه‌ای هست که صرفاً به دلیل داغ شدن یک ترند مانند بلاکچین یا AI وارد سرمایه‌گذاری در آن حوزه شده باشید، بدون اینکه آن را در راستای مأموریت بانک بدانید؟

    حقیقتا خیر، چون تصویب نهایی طرح‌های سرمایه‌گذاری در بانک تجارت، در کمیته سرمایه‌گذاری این بانک انجام می‌شود. در این فرآیند، هم‌راستایی طرح‌ها با اهداف و استراتژی‌های کلان بانک اهمیت بسیار بالایی دارد. بنابراین، صرفا پیروی از روندهای فناوری ملاک اصلی در تصمیم‌گیری نیست و فاکتورهای دیگری نیز به دقت مورد بررسی قرار می‌گیرند.

    وقتی با یک تیم استارتاپی مواجه می‌شوید، چه شاخص‌هایی از نظر شما نشانه‌ای از «پتانسیل رشد» هستند و چه چیزهایی باعث می‌شود همکاری را رد کنید؟

    یکی از معیارهای مهم برای سنجش رشد استارتاپ‌ها، مقایسه نسبت هزینه‌ای است که برای سرمایه‌گذاری انجام شده با درآمدی است که در یک بازه زمانی مشخص به دست آمده. این نسبت نشان می‌دهد که چقدر سرمایه‌گذاری‌ها بازده داشته‌اند و آینده کسب‌وکار را بهتر می‌توان پیش‌بینی کرد.

    اما فقط این معیار کافی نیست. زمان ورود به بازار هم بسیار مهم است. مثلاً چند ماه پیش در جلسه‌ای بودم که یک تیم درباره فناوری بانکی برای ۱۰ سال آینده ایده‌پردازی می‌کرد. ایده جذابی بود ولی به نظر نمی‌رسید به این زودی‌ها بتوانند بازگشت سرمایه داشته باشند.

    مطابق با گزارش CBInsightسومین عامل شکست استارتاپ‌ها بعد از نخواستن بازار و تمام شدن سرمایه، نداشتن تیم مناسب است. طبیعتا بین دو استارتاپ مشابه سرمایه گذاران بر روی استارتاپی سرمایه گذاری می کنند که تیم چابک‌تر و قوی تری دارد. معتقدم یک ایده ضعیف اگر تیم خوبی پشتش باشد، احتمال موفقیت دارد؛ اما حتی بهترین ایده‌ها هم بدون یک تیم قوی به نتیجه نمی‌رسند.

    از دیدگاه شما، استارتاپ‌هایی که تکنوتجارت تا امروز در آن‌ها سرمایه‌گذاری کرده، چقدر توانسته‌اند به مدل‌های بومی موفق و پایدار برسند؟ یا صرفاً الگوبرداری از نمونه‌های خارجی بوده‌اند؟

    شرکت‌ها و خدمات ما به‌طور کامل با ساختار و نیازهای نظام بانکی هماهنگ و بومی‌سازی شده‌اند تا بتوانند به بهترین شکل در این بستر رشد کنند و سرویس‌های موردنیاز را ارائه دهند. برای تضمین کیفیت و موفقیت این بومی‌سازی، در بانک تجارت یک کمیته فنی محصول تشکیل شده که نقش بسیار مهمی در فرآیند سرمایه‌گذاری ما ایفا می‌کند.

    اگر امروز هیچ محدودیتی در منابع نداشتید، در کدام حوزه نوآوری سرمایه‌گذاری می‌کردید که تا امروز به‌دلایل ساختاری یا بانکی ممکن نبوده است؟

    فرصت‌های قابل توجهی وجود دارد؛ مانند سرمایه‌گذاری در فناوری‌های مالی مکمل و توانمندساز صنایع که می‌توانند منجر به بهبود سرعت گردش مالی و رقابتی‌تر شدن قیمت‌ها شود. به عنوان مثال سرمایه‌گذاری در توکن‌های قابل معامله برق تجدید پذیر بصورت P2P که تا حد قابل توجهی از مسائل حوزه کمبود برق و انرژی می کاهد و یا مشارکت در تامین مالی زنجیره تامین (SCF) برای صنایع پتروشیمی، دارویی و غذایی که به مدیریت بهتر منابع منجر می شود.

    همچنین با توجه به هرم سنی جمعیت کشور که به سمت سالمندی روبه گسترش است سرمایه گذاری در فناوری های مرتبط با حوزه سلامت سالمندان باید مورد توجه بیشتری قرار گیرد. علاوه بر این‌ها، فرصت‌های متعددی در حوزه اینشورتک وجود دارد اما به دلیل محدودیت‌های فعلی بیمه مرکزی، تاکنون عملیاتی نشده‌اند.

    برچسب ها

    نوشته های مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *