مونا صارمی، مدیرعامل شرکت «آتکارت» در گفتوگو با «ایرانیان استارتاپ» بیان کرد:زنان در ردههای مدیریتی، ناگزیر به تلاش بیشتری نسبت به مردان هستند
حضور زنان در موقعیتهای مدیریتی در اکوسیستم استارتاپی ایران، هنوز چندان فراگیر نیست. مسیر رسیدن به این جایگاهها با چالشهایی همراه است که گاه ناشی از نگاههای سنتی یا مقاومت در برابر تغییرات فرهنگی است. مونا صارمی، مدیرعامل «آتکارت» (آسان تهاتر ایرانیان)، از همان مدیرانی است که سالها در چنین فضایی کار کرده و خوب میداند چطور یک ایده، وقتی از زبان یک زن مطرح میشود، ممکن است جدی گرفته نشود. او در این گفتوگو، صریح و بیتعارف از چالشهایی میگوید که برای شنیدهشدن، تأییدشدن و پیشرفتن، باید چند برابر بیشتر از همتای مردش تلاش کند؛ از تجربه مواجهه با سرمایهگذاران مردد گرفته تا نادیدهگرفتن دستاوردها و مقاومت در برابر ورود زنان به اتاقهای تصمیمگیری. گفتوگوی کامل «ایرانیان استارتاپ» با مونا صارمی را در ادامه بخوانید.
بهعنوان یک زن کارآفرین/مدیر، مهمترین چالشی که در مسیر حرفهای خود تجربه کردید چه بود؟
مهمترین چالشی که در این سالها با آن روبهرو بودهام، جلب اعتماد هیئتمدیره برای پذیرش ایدههای جدید بوده است؛ که البته این موضوع از دید من، بیشتر فرهنگی است و نظرات مردان راحتتر پذیرفته میشود. این امر در سازمانهای مختلف، نسبی بوده و نمیتوان آن را بهعنوان یک امر قطعی شمرد.
فضای استارتاپی ایران را برای یک زن چطور توصیف میکنید؟ فرصتساز، محدودکننده یا چیزی بین این دو؟
البته که فضای استارتاپی، فضای بازتری نسبت به سازمانهای سنتی دارد و فرهنگ بازتری نسبت به پذیرش زنها، فارغ از جنسیتشان، وجود دارد.
در موفقیت یک زن کارآفرین/مدیر، بیشتر به مهارتها تکیه کردهاید یا شبکه ارتباطی؟
تجربه من بیشتر تکیه بر مهارتها و تلاش برای کسب مهارت بیشتر در زمینههای مختلف کسبوکار بوده است. البته که ارتباط مؤثر با ذینفعان، عامل بسیار مهم و غیرقابل انکاری است.
اگر قرار بود فقط یک سیاست حمایتی برای زنان کارآفرین وضع شود، چه چیزی را پیشنهاد میدادید؟
اگر امروز بهعنوان یک تصمیمساز دولتی اختیار کامل داشتید، اولین تصمیمی که برای زنان اکوسیستم میگرفتید چه بود؟
توجه به عملکرد زنان بدون در نظر گرفتن روابط، برای انتخاب در نقشهای تصمیمگیرنده.
تجربه شما از نگاههای جنسیتی در تیم، جلسات یا اکوسیستم چطور بوده؟ آیا نگاهها تغییر کردهاند یا هنوز پابرجا هستند؟
البته که فضا در دهه گذشته تغییر چشمگیری داشته، اما متأسفانه هنوز تبعیضهایی که ریشه آن روابط است، وجود دارد و عرصه برای فعالیت زنان با مشکلات عدیدهای روبهرو است.
تا حالا پیش آمده صرفاً بهدلیل زن بودن، از سوی همکاران یا حتی زیردستان (خانم و آقا) جدی گرفته نشوید؟ آن لحظه چه حسی داشتید؟
بله، با این مسئله بهخصوص در اولین پستهای مدیریتی روبهرو بودهام. اما در تجربههای بعدی، تلاشم بر این بوده که با قاطعیت و جدیت بیشتری عمل کنم و نتیجه آن مثبت بوده است. قطعاً حس نادیدهگرفتهشدن گاهی برایم موجب ناامیدی شده، اما عرصه حرفهای کسبوکار جایی برای بازگشت به عقب نیست. همواره سعی کردهام با این حس مقابله کنم و به آن به چشم چالشی برای رشد شخصی نگاه کردهام.
آیا تا به حال احساس کردهاید که برای اثبات صلاحیت خود، بیشتر از یک همتای مرد باید تلاش کنید؟
بله، تجربه من در این خصوص این بوده که در ردههای مدیریتی، زنان در فضای رقابتی با مردان، ناگزیر به تلاش بیشتری هستند.
در تعامل با مدیران مرد یا سرمایهگذاران، آیا نگاه بالا به پایین را حس کردهاید؟ برخورد شما چه بوده؟
بله، با چنین موقعیتهایی روبهرو بودهام. تلاشم همواره این بوده که با آمادگی و تسلط کامل در جلسه حاضر شوم و با اعتمادبهنفس، مطالبم را ارائه دهم. البته که مهارتهای مذاکره در این موارد، بسیار راهگشاست.
آیا تا به حال فرد سرمایهگذاری به دلیل زن بودن شما، شرط یا تردید خاصی مطرح کرده؟
بله، با این معضل روبهرو شدهام و متأسفانه بسیار حس ناخوشایندی است؛ اما سعی کردهام بهعنوان تجربه به آن نگاه کنم، چرا که تأثیرپذیرفتن از این برخوردها میتواند به اعتمادبهنفس شما آسیبهای عمیقی وارد کند و بعد از مدتی به حاشیه رانده شوید. اینجا دقیقاً همان نقطهای است که یا از زمین بازی رانده میشوید، یا با صدای بلند و رسا، نظراتتان را بدون توجه به برخورد نادرست اطرافیان بیان میکنید.
تا به حال تجربهای داشتید که در جلسات رسمی یا هیئتمدیره، نظراتتان نادیده گرفته شود یا تأثیرگذاریتان کمتر از واقع نشان داده شود؟
خیر، اما مواردی بوده که به دستاوردها توجه نشده و با آن بهعنوان یک موضوع عادی برخورد شده است.
آیا پیش آمده که موفقیتها یا دستاوردهایتان را به فاکتورهایی غیر از توانمندی نسبت دهند؟ مثلاً روابط، ظاهر یا شانس؟
این مسئله فقط در ارتباط با مردان نیست و متأسفانه در روابط کاری با زنان هم با این موضوع روبهرو بودهام. اما سعیام همواره بر این بوده که تأثیری در نحوه رفتارم نداشته باشد؛ که البته نمیتوان منکر شد موضوعی بسیار آزاردهنده است.
در مراحل جذب سرمایه یا مذاکره با شرکای تجاری، آیا با پرسشهایی مواجه شدید که برای همتایان مردتان مطرح نمیشود؟
بله؛ «چه تضمینی برای موفقیت این پروژه وجود دارد؟» البته ظاهراً میتواند سؤال منطقیای باشد، اما تأثیر عوامل بیرونی و عدم تخصیص منابع مورد نیاز پروژه بر اساس زمانبندی، تقریباً ۷۰ درصد این سؤال را پاسخ میدهد؛ که معمولاً در جلسات، در اینباره بحثی نمیشود.
تا به حال فقط به خاطر زنبودن در جلسهای جدی گرفته نشدهاید؟ چه واکنشی داشتید؟
بله، سعی کردهام با حفظ اعتمادبهنفسم، نظراتم را بدون در نظر گرفتن واکنش دیگران مطرح کنم.
برخورد رسانهها با شما بهعنوان یک مدیر زن چطور بوده؟ آیا نگاه کلیشهای یا نمادین به شما داشتند؟
کموبیش این مسئله وجود داشته است. البته من بهشدت معتقدم باید بهمنظور فرهنگسازی، به مسئله جنسیتزدگی در فضای کسبوکار پرداخت. به امید روزی که درباره موضوعات کسبوکار، فارغ از جنسیت با رسانهها گفتوگو کنیم.
دیدگاهتان را بنویسید