میلاد منشی‌پور: کارآفرینی در ایران، یعنی باید هر لحظه آماده ضربه از سوی حاکمیت باشی
میلاد منشی‌پور، هم‌بنیان‌گذار و مدیرعامل پیشین تپسی، در پادکست «طبقه ۱۶» با نگاهی انتقادی به شرایط فعالیت اقتصادی در ایران، تأکید کرد که اگر کسی قصد کار در ایران را دارد، باید فرض را بر این بگذارد که ممکن است بدنه حاکمیتی در برابر او بایستد. او گفت: «ما تصور کردیم که در حال بازی […]
میلاد منشی‌پور، هم‌بنیان‌گذار و مدیرعامل پیشین تپسی، در پادکست «طبقه ۱۶» با نگاهی انتقادی به شرایط فعالیت اقتصادی در ایران، تأکید کرد که اگر کسی قصد کار در ایران را دارد، باید فرض را بر این بگذارد که ممکن است بدنه حاکمیتی در برابر او بایستد. او گفت: «ما تصور کردیم که در حال بازی شطرنج هستیم، اما حتی برداشت ما از استقلال نیز اشتباه بود.» به گفته وی، یکی از مدیران شرکت‌های بزرگ در زمان ورود به بورس با او مشورت کرده و نگران بوده که نهادی قدرتمند قصد دارد سهام شرکتش را به زور تصاحب کند. منشی‌پور در پاسخ به او گفته است: «این تحلیل کاملاً غلط است و وقتی تحلیل اشتباه باشد، تصمیمات هم اشتباه خواهد بود.»
وی افزود: «برخی افراد ممکن است از چنین فرض‌هایی سوءاستفاده کنند و با ژستی مثل مدیرعامل یک شرکت دولتی، تهدید به فشار کنند، اما در واقعیت چنین فشاری وجود ندارد، بلکه تحلیل نادرست، زمینه چنین تصوری را ایجاد کرده است.» منشی‌پور با اشاره به تجربه دیجی‌کالا گفت: «در جریان جزئیات معاملات دیجی‌کالا نیستم، اما تصورم این است که اگر نمی‌خواستند، شاید می‌توانستند وارد آن معامله نشوند، هرچند این تصمیم‌گیری بسیار دشوار است.»
او تحلیل‌های اکوسیستم استارتاپی ایران را نسبت به واقعیت کشور دچار افراط و تفریط دانست و گفت: «یا تصور کردیم همه باید خودشان را با ما تطبیق دهند، یا فکر کردیم اگر ما خودمان را تطبیق ندهیم، نابود می‌شویم.» به اعتقاد وی، هر فعال اقتصادی باید تصمیم بگیرد که آیا می‌خواهد انرژی خود را برای بهبود کشور صرف کند یا خیر، و اگر چنین تصمیمی دارد، باید با واقعیت‌های موجود کنار بیاید.
منشی‌پور در ادامه کشور را یک کشور در حال توسعه با مشکلات ساختاری دانست و افزود: «رشد کشور نیازمند آن است که افراد، هر یک به سهم خود از خودگذشتگی نشان دهند و برای بهبود بخشی از کشور تلاش کنند.» او با پرهیز از ورود به مباحث سیاسی تأکید کرد که دلیل ناکامی‌ها، برداشت نادرست از واقعیت‌ها بوده است و این اشتباه منجر به عملکرد غلط، سرخوردگی و ناتوانی در ایجاد اعتماد شده است.
دیدگاهتان را بنویسید