مدیر توسعه کسبوکار سکوی تبادل رمزارز «تترلند»:بانک مرکزی به تنهایی از پس بازار غیرمتمرکز رمزارز برنمیآید
در گفتوگوی اختصاصی «ایرانیان استارتاپ» با سالار تحویلدار، مدیر توسعه کسبوکار سکوی تبادل رمزارز «تترلند»، از نزدیک به چالشهای بیپایان صنعت رمزارز در ایران پرداختیم؛ از نبود چارچوب قانونی شفاف و ابهام در تعاریف پایهای گرفته تا محدودیتهای تازه بانک مرکزی که نوآوری و سرمایهگذاری را در معرض تهدید قرار داده است. تحویلدار تأکید میکند که تنها با شفافیت، همکاری بیننهادی و رگولاتوری مرحلهای میتوان مزیت رقابتی ایران در این بازار پویا را حفظ کرد. متن کامل این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
آقای تحویلدار با توجه به نبود چارچوب شفاف و یکپارچه در تنظیمگری رمزارزها، کسبوکارهای این حوزه امروز با چه چالشهای عملیاتی یا حقوقی مشخصی روبهرو هستند؟
نبود یک چارچوب مشخص و یکپارچه در حوزه تنظیمگری رمزارزها باعث شده کسبوکارهای این صنعت با چالشهای متعددی روبهرو شوند. برای مثال اگر از منظر عملیاتی نگاه کنیم، عدم قطعیت در قوانین و امکان تغییر ناگهانی تصمیمها، برنامهریزی بلندمدت را دشوار کرده و مانع جذب سرمایهگذاری داخلی و خارجی میشود. از منظر حقوقی نیز ابهام در تعریف مفاهیم پایهای مانند «صرافی رمزارزی»، «دارایی دیجیتال» یا «خدمات نگهداری» باعث شده برخی فعالیتها در مرز خاکستری قانون قرار گیرند و ریسکهای حقوقی برای کسبوکارها و حتی کاربران افزایش یابد. این وضعیت در نهایت منجر به کاهش نوآوری و کند شدن توسعه میشود.
به نظر شما ورود بانک مرکزی به عنوان «نهاد تنظیمگر رمزارزها» تا چه حد منطقی است؟ آیا این نهاد ابزار و دانش کافی برای نظارت بر بازار غیرمتمرکز رمزارز دارد؟
ورود بانک مرکزی بهعنوان نهاد تنظیمگر، از منظر کلان قابلدرک است؛ زیرا هر نوع فعالیت مالی در نهایت با سیاستهای پولی و ثبات اقتصادی کشور ارتباط دارد. با این حال، چالش اصلی در اینجاست که ماهیت بازار رمزارز، غیرمتمرکز، فرامرزی و بسیار پویاست و نیازمند رویکردی تخصصی و چندلایه در حوزه فناوری، امنیت سایبری و قوانین بینالمللی است؛ بنابراین بانک مرکزی گرچه تجربه قابلتوجهی در نظارت بر نظام بانکی دارد، اما برای ایفای نقش مؤثر در این حوزه لازم است با نهادهای تخصصی دیگر همکاری کند و ساختار نظارتی خود را با منطق بازار داراییهای دیجیتال تطبیق دهد.
مصوبه اخیر بانک مرکزی درباره تعیین سقف خرید و سرمایه، چه تاثیری بر ادامه فعالیت صرافیها و شرکتهای رمزارزی خواهد داشت؟ آیا این مقررات به معنای فیلتر طبیعی فعالان کوچکتر است؟
مصوبه اخیر بانک مرکزی درباره تعیین سقف خرید رمزارزها اگرچه با هدف کنترل ریسکهای سیستماتیک و جلوگیری از خروج سرمایه تدوین شده، اما در عمل نه تنها مانعی برای رشد کسبوکارها و گسترش بازار است بلکه این محدودیتها احتمالا کاربران را به سمت بازارهای غیرشفاف و خاکستری سوق دهد؛ هنگامی که احتمال از دست رفتن دارایی کاربران وجود دارد و همچنین فرار سرمایه را به پلتفرمهای غیر بومی تشدید کند.
در شرایطی که شرکتها برای بقا بیشتر در حالت دفاعی هستند، چطور میتوان از رکود نوآوری و مهاجرت نیروهای متخصص در این صنعت جلوگیری کرد؟
برای جلوگیری از رکود نوآوری و حفظ سرمایه انسانی در صنعت رمزارز، باید محیطی قابلپیشبینی، شفاف و رقابتی فراهم شود. تدوین نقشه راه مشخص در سطح کلان برای داراییهای دیجیتال، تعریف چارچوبهای قانونی مشخص برای فعالیت شرکتها و ارائه مشوقهای مالیاتی و حمایتی میتواند انگیزه فعالان را افزایش دهد. همچنین ایجاد بستر همکاری میان بخش خصوصی، دانشگاهها و نهادهای تنظیمگر، نقش مهمی در حفظ و ارتقای دانش تخصصی و جلوگیری از مهاجرت نیروی انسانی دارد.
با توجه به تجربه جهانی، به نظر شما کدام مدل رگولاتوری جهانی بیشترین تطابق را با واقعیتهای بازار ایران دارد؟
در تجربه جهانی، مدلهایی که تنظیمگری و مجوزدهی را به صورت مرحلهای را پیادهسازی کردهاند، بیشترین موفقیت را داشتهاند. کشورهایی نظیر امارات، سنگاپور و بریتانیا با اتخاذ چنین رویکردی توانستهاند هم نوآوری را حفظ کنند و هم ریسکها را کنترل کنند. این مدلها بهجای برخورد قهری با فناوری، ابتدا آن را در مقیاس محدود آزمایش کرده و سپس با ارزیابی نتایج نهایی مقررات را گسترش دادهاند. چنین الگویی میتواند برای بازار ایران نیز کارآمد باشد.
آینده اکوسیستم رمزارز در ایران را چگونه میبینید؟ آیا امکان حفظ مزیت رقابتی کشور در این حوزه وجود دارد؟
با وجود محدودیتها و عدم قطعیتهای حقوقی، ایران همچنان از ظرفیتهای قابلتوجهی در حوزه رمزارز برخوردار است. اگر سیاستگذار به سمت شفافیت، همکاری بیننهادی و انطباق با واقعیتهای بازار حرکت کند، کشور میتواند بخشی از مزیت رقابتی خود را حفظ کرده و حتی آن را به شکل محسوس و مطلوبی گسترش دهد. در غیر این صورت، احتمالاً بخش قابلتوجهی از فعالیتهای این حوزه به خارج از مرزها منتقل خواهد شد و فرصتهای اقتصادی آن از دست خواهد رفت.











دیدگاهتان را بنویسید