کاوه پادرامپور، مدیرعامل CVC دیجیکالا:خوشبینی افراطی در بازار AI، یادآور روزهای سقوط داتکام است
افزایش چشمگیر سرمایهگذاری در حوزه هوش مصنوعی و رشد سریع ارزشگذاری شرکتهای فعال در این بخش، نگرانیها درباره شکلگیری حباب جدید فناوری را افزایش داده است. کاوه پادرامپور، کارشناس ارشد سرمایهگذاری در یادداشتی که در اختیار رسانه «ایرانیان استارتاپ» قرار داده است، با مرور تجربه تاریخی حباب داتکام، به شباهتهای امروز بازار AI با آن دوران اشاره میکند و معتقد است رشد فعلی بیشتر ناشی از خوشبینی سرمایهگذاران است تا واقعیت اقتصادی. او در یادداشت خود هشدار میدهد که مزیت رقابتی ناشی از هوش مصنوعی پایدار نیست و این فناوری در نهایت به کالای عمومی تبدیل میشود. پادرامپور تأکید میکند که ارزشگذاریهای بدون درآمد واقعی توهمآمیزند و برای بازارهای نوظهور، تمرکز بر تحول مدلهای کسبوکار اهمیت بیشتری دارد. متن کامل یادداشت او را در ادامه میخوانید:
در تاریخ بازارهای مالی و سرمایهگذاری، زمانهایی که از آنها بهعنوان حباب یاد میشود، انگشتشمارند. تفاوت حبابها با رفتار عادی بازار سهام در هجوم بیسابقه سرمایهگذاران، خوشبینی مفرط، تب فرصت بیپایان و فراموشی توصیههای همه اساتید سرمایهگذاری مانند بنجامین گراهام است. درست در زمانی که خوشبینی همه بازار را فرا گرفته و کسی صدای ناخوشایند «Doomerها» را نمیشنود، ناگهان آن روز و تاریخ سیاه فرا میرسد و آوار فرو میریزد.
برای اهالی تکنولوژی، تجربه حباب داتکام فراموشنشدنی است؛ وقتی خوشبینی ناشی از صفحات وب و سایتهای اینترنتی، بیزینسمدلهای مبتنی بر ارائه خدمات آنلاین و اسمهای بزرگ اینترنت، همگی تبدیل به کابوس شروع قرن جدید شد و ناگهان شاخص نزدک که بین سالهای ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۰ حدود ۶۰۰٪ بازدهی داشت، بهیکباره تا ۷۸٪ از رقم سقف خود فروریخت. روزهای سیاهی که باعث از بین رفتن ۵۲٪ استارتاپهای نوظهور در آن دوران شد و دومین شرکت بزرگ مخابراتی آمریکا (MCI, Inc) را به ورشکستگی کشاند. ولی به قول جورج سانتیانا، کسانی که نمیتوانند گذشته را به یاد بیاورند، محکوم به تکرار آن هستند.
این بار نیز هوش مصنوعی یا Artificial Intelligence، که قرار است جایگزین انسان شود، در حال بزرگ کردن سهام شرکتهای معروف حوزه Tech است. NVIDIA، Broadcom و Oracle امسال توانستند با بازدهی چشمگیر، موجب رشد بازار سهام در زمانی شوند که اقتصاد آمریکا در حال کند شدن است. اوضاع به گونهای پیش رفته که ۱۰ استارتاپ زیانده هوش مصنوعی، ارزشگذاری یک تریلیون دلاری را در یک سال گذشته بهدست آوردهاند. حتی استارتاپهای قدیمیتر مانند Databricks نیز بعد از ورود به این بازار، رشد قابل توجهی داشتهاند.

با این حال، به نظر میرسد این خوشبینی دوام چندانی نخواهد داشت. GenAIها که در ابتدا تصور میشد بتوانند بهسرعت جایگزین نیروی انسانی شوند، تاکنون نتوانستهاند انتظارات را برآورده کنند. بر اساس پژوهشی از دانشگاه MIT، حدود ۹۵ درصد از شرکتکنندگان اعلام کردهاند که استفاده از ChatGPT تأثیری بر عملکرد کاری آنها نداشته است. در نشست اکتبر نیز اقتصاددانان IMF هشدار دادند که اگرچه سرمایهگذاری در بخش هوش مصنوعی موجب رشد اقتصادی آمریکا در سال ۲۰۲۵ شده است (مطابق گزارش اکونومیست، با حذف سرمایهگذاریهای هوش مصنوعی از اقتصاد آمریکا، رشد اقتصادی از ۱.۶٪ به ۰.۱٪ میرسید)، اما این رشد بیشتر ناشی از افزایش قیمت سهام است، نه رشد واقعی تولید یا بهرهوری. با وجود آنکه از ابتدای سال، سرمایهگذاران خطرپذیر آمریکایی مبلغ ۱۶۱ میلیارد دلار در حوزه AI سرمایهگذاری کردهاند، درآمد آن بسیار کمتر از انتظارات بوده و نتوانسته آنها را برآورده کند.
اکنون درباره هوش مصنوعی، سؤال بسیار مهم این است که آیا استفاده از AI میتواند تبدیل به مزیت رقابتی پایدار برای یک سازمان شود؟ پاسخ به این سؤال احتمالاً منفی است. به نظر میرسد رقابت شدید بر سر سختافزار شرکتها و عدم ساخت درآمد پایدار، هر دو موجب کاهش توان رقابتی شرکتها خواهند شد. همانطور که در تاریخ حوزههای مختلف فناوری مانند رایانهها، اینترنت و نیمههادیها رخ داده است، در حوزه هوش مصنوعی نیز مدلهای متنباز جدید، اقتصادی شدن پیادهسازی هوش مصنوعی و رقابت در تولید سختافزار، در نهایت به دسترسیپذیری و همگانی شدن هوش مصنوعی کمک کرده و موجب کامادیتایز شدن آن میشود.
با این حال، هنوز موضوع اصلی دیگری باقی مانده است: اینکه هوش مصنوعی در نهایت چقدر جایگزین انسان خواهد شد؟ واقعیت این است که حتی بسیاری از مدیران بزرگ این حوزه، از جمله سم آلتمن (OpenAI) و جاناتان گری (Blackstone)، پذیرفتهاند که بخش قابل توجهی از سرمایهگذاریهای کنونی در نهایت شکست خواهند خورد. با این حال، امیدوارند تغییر مدلهای کسبوکار در صنایع مختلف، برخی از شرکتها را به مسیر رشد پایدار هدایت کند؛ درست مثل بازماندگان حباب داتکام که بعدها به غولهای فناوری تبدیل شدند.
این به چه معنی خواهد بود؟ به نظر میرسد چند مورد نیاز به یادآوری برای سرمایهگذاران و استفادهکنندگان از هوش مصنوعی دارد:
- هوش مصنوعی نیز در نهایت تبدیل به کالای عمومی میشود و استفاده از آن مزیت پایداری ایجاد نخواهد کرد، ولی برای رقابت آینده گزینهای لازم خواهد بود.
- ارزشگذاری بدون درآمد واقعی توهم است. هر فناوری در نهایت باید به افزایش سودآوری منجر شود؛ در غیر این صورت، رشد قیمتی سهام موقتی است.
- برای شرکتهای ایرانی و بازارهای نوظهور بهجای تمرکز بر ساخت ابزارهای جدید، باید با استفاده از هوش مصنوعی به سراغ Disruption محصولات و بیزینسمدلهای موجود رفت؛ همانجایی که میتوان ارزش خلق کرد.






دیدگاهتان را بنویسید